محرکهای خود را بشناسید و علائم هشداردهنده خود را دریابید. مهم است که
علائم فاز شیدایی و افسردگی خود را بهدقت بشناسید و نسبت به نشانههای
بیرونی و یا درونی تغییرات خلقی خود واقف باشید. صحبت کردن با یک فرد
حمایتکننده، دریافت کامل هشت ساعت خواب، کاهش فعالیتهای زیاد و افراطی،
شرکت در یک گروه پشتیبانی، تماس با دکتر یا درمانگر خود، انجام کاری
سرگرمکننده و خلاق، در نظر گرفتن زمانی برای استراحت و ... میتواند در
درمان موفق مؤثر واقع شود.
تکنیکهای تمدد اعصاب مانند تنفس عمیق و ریلکسیشن را جهت کاهش استرس یاد
بگیرید. تمرین آرامش روزانه 30 دقیقه و یا بیشتر میتواند خلقوخوی شمارا
بهبود بخشد. کارهایی که الزامی برای انجام آنها ندارید در زمان فراغت
میتواند به آرامشتان بیشتر کمک کند مثل دیدن یک فیلم خندهدار، پیادهروی
در ساحل، خواندن یک کتاب خوب، یا صحبت کردن با یک دوست. با توسل به حواس
خود آرامش را حفظ نمایید. بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی. دیدن و
بوییدن یک گل، ماساژ دستوپا و ... همه و همه در حفظ آرامش شما مؤثرند.
اجتناب از موقعیتها باعث تشدید دوره افسردگی در فرد میشود. انجام
فعالیتهایی مانند ملاقات دوستان، شروع به فراگیری و یا ادامه فراگیری یک
مهارت و … میتواند احساس کفایت را در بیمار ایجاد کند و باعث تقویت مثبت
او شود که تأثیر مثبتی بر دوره افسردگی میگذارد.
یک ارتباط غیرقابلانکار بین غذا و خلقوخوی وجود دارد. برای خلقوخوی
مطلوب، خوردن مقدار زیادی از میوههای تازه، سبزیجات و غلات و محدود کردن
چربی و شکر ضروری است. زمان بین وعدههای روزانهتان را طوری تنظیم کنید که
هرگز قند خونتان خیلی پایین نیاید. رژیمهای غذایی با کربوهیدرات بالا
میتواند موجب تغییرات خلقی شود بنابراین از آن نیز باید اجتناب شود.
شکلات و کافئین نیز باید حذف شود. امگا 3 مصرف کنید. اسیدهای چرب امگا 3
ممکن است نوسانات خلقی در اختلال دوقطبی را کاهش دهد. امگا 3 بهعنوان یک
مکمل غذایی در دسترس است. شما همچنین میتوانید امگا 3 بدنتان را با خوردن
ماهیهای آبهای سرد مانند ماهی آزاد، ماهی و ساردین، سویا، روغن کانولا،
دانه کدوتنبل و گردو افزایش دهد.
ترسیم نمودار خلق به بیمار و خانواده او کمک میکند تا دریابد چه عواملی بر
خلقوخوی بیمار تأثیر میگذارند. با ترسیم نمودار خلق بیمار درمییابد که
فعالیتها و رفتارهای متفاوت باعث ایجاد خلق متفاوت در او میشوند و او
نوسانهای خلق خود را بهسرعت شناسایی میکند. درمجموع به کار بردن این
تکنیک ها توصیه میشود اولین تکنیک تأثیرگذار، به تعویق اندازی تصمیم است.
تکنیک درنگ به بیمار کمک میکند تا فشار درونیاش برای اقدام کاهش یابد.
فرد به خود میگوید فعلاً تا ۴۸ ساعت آینده هیچ تصمیمی نمیگیرم. بعدازآن
میتوانم با کمک گرفتن و مشورت با سیستم حمایت خود تصمیم بگیرم. این امر به
بیمار کمک میکند تا یاد بگیرد برای وصول به خواستههای خود میتواند
صبوری کند. این در حالی است که بیمار دوقطبی بسیار تکانشی عمل میکند و
بالأخص در هنگام حمله مانیک تصمیمات عجولانه و بدون فکر میگیرد.
در تکنیک اولویتبندی فعالیتها از بیمار دوقطبی که اصرار دارد همه
فعالیتهای موردنظر خود را بهطور همزمان انجام دهد خواسته میشود تا با
کمک درمانگر و یا یکی از اعضای سیستم حمایتی خود فعالیتها را در دو گروه
فعالیتهایی که انجام آنها لازم است و فعالیتهایی که لذتبخش است ولی
ضروری نیست، اولویتبندی کند.
فرد ابتدا فهرست فعالیتهای ضروری را انجام داده و سپس به گروه فعالیتهای
لذتبخش میپردازد. در تکنیک آرامشبخشی به خود بیمار لیست فعالیتها و
موقعیتهایی را که در آن احساس آرامش میکند شناسایی و فهرست میکند تا در
هنگام بروز بحران از آنها استفاده کند. فعالیتهایی مانند پیادهروی- دوش
آب گرم- گوش دادن به موسیقی ملایم- مطالعه کتاب و موقعیتهایی مانند اتاق
خودم- منزل مادربزرگ و …. در تکنیک مواجهه از بیمار خواسته میشود لیستی از
کارها و یا موقعیتهایی که از آنها اجتناب میکند را تهیه کند.
اجتناب از موقعیتها باعث تشدید دوره افسردگی در فرد میشود. انجام
فعالیتهایی مانند ملاقات دوستان، شروع به فراگیری و یا ادامه فراگیری یک
مهارت و … میتواند احساس کفایت را در بیمار ایجاد کند و باعث تقویت مثبت
او شود که تأثیر مثبتی بر دوره افسردگی میگذارد.