وقتی شخصی را نمیشناسید و یا کاری را برای بار اول انجام میدهید، این که شک کنید و یا احساس بیاعتمادی داشته باشید، کاملاً عادی است. اما گاهی برخی از افراد نسبت به اشخاصی که شناخت کامل به آنها دارند هم حس بیاعتمادی دارند. شک و تردید نیز مانند هر احساس دیگری، یک احساس طبیعی است، اما بعضی اوقات این حس از حالت عادی خود فراتر میرود. شاید شما نیز با افرادی برخورد کرده باشید که نسبت به همهکس و همهچیز شک داشته باشند. این افراد در زندگی زناشویی با مشکلات فراوانی روبه رو خواهند شد.
این بدگمانی در ارتباط با همسر بسیار مشکلساز میشود بهطوری که
بسیاری از اختلافهای بین زن و شوهرها معلول این بیاعتمادیها هستند. زندگی کردن با یک فرد شکاک و بیاعتماد
و برقراری یک رابطه ی
عاطفی باکیفیت با او شاید کمی سخت باشد. ممکن است شما به خاطر اینکه حس بیاعتمادی
همسرتان را تحریک نکنید، مجبور شوید که به فردی محتاط و بدون حس شوخطبعی تبدیل
شوید.
تحرک بدنی برای سلامت انسان از دوران کودکی ضروری است. اما هر نوع ورزشی برای کودکان در گروهای سنی کودکستانی و یا دبستانی مناسب نیست. کارشناسان ورزشهای ویژهای را برای کودکان در این سنین توصیه میکنند.
در خانه و مدرسه و حتی در کودکستان ورزشها و حرکات بدنی گوناگونی برای رشد سالم کودکان توصیه و اجرا میشود. برای نمونه میتوان از دورههای یوگا یا کلاسهای ورزش که به استقامت بدنی کودکان در کلاسهای ابتدایی میانجامد نام برد. اما چه ورزشهایی برای کدام گروه سنی مناسباند؟ این پرسشی است که به ویژه از سوی تعداد زیادی از والدین مطرح میشود.
همانندسازی نوجوانان با الگوهای غیررسمی در جامعه و شکاف بین نوجوان، والدین و معلمان در بروز رفتارهای خشن موثر است. دکتر داود کردستانی با بیان اینکه نوجوانی دورهای از زندگی و حدفاصل میان کودکی و بزرگسالی است، اظهار کرد: حدود و طول مدت نوجوانی مشخص نیست، در افراد و جوامع گوناگون با هم متفاوت و این دوره بین سنین ۱۲ تا ۱۸ سالگی است. وی با بیان اینکه نوجوانی دوره انتقالی مهمی بوده و شور و هیجان فراوانی احساس میکند، اضافه کرد: در این دوره نوجوان بین خواستههای متضاد قرار دارد؛ حالات شادمانی و خندهرویی ناگهان به افسردگی و پریشانی، احساس غرور به احساس شرمندگی تبدیل میشود و با وجود داشتن دوستان متعدد ممکن است گاهی اوقات تنهایی شدیدی را احساس کنند. این دکترای روانشناسی با اشاره به اینکه والدین میتوانند این شور و هیجان را تقویت کنند تا نوجوان با اراده و پشتکار به رشد و پیشرفت خود ادامه دهد، بیان کرد: لازم است والدین از نوجوان حمایت و او را راهنمایی و کمک کنند، نیازهای او را برآورده و با او صحبت کرده تا اضطراب و تنش ناشی از بلوغ را کاهش و آرامش و امنیت بدهند تا نوجوان به شکل موفقی این دوره را پشت سر بگذارد.
آزار و اذیت جنسی در محل کار موضوع جدیدی نیست، اما با بلند شدن صدای زنان مشهور هالیوود و اتهامات سنگین علیه افرادی مانند “هاروی واینستین”، “کوین اسپیسی” و “لوئیس سی. کی”، شاهد موج جدیدی از توجه به این مسئله هستیم. از تجارب آنها آموختیم که آزار جنسی میتواند قربانیان خود را ویران کند و علاوه بر عواقب روحی روانی، اثرات فیزیکی هم دارد. علائم آسیبهای عاطفی و جسمی اغلب تا سالهای متمادی در قربانیان آزار و اذیت جنسی دیده میشود. آزار و اذیت جنسی در محل کار موضوع جدیدی نیست، اما با بلند شدن صدای زنان مشهور هالیوود و اتهامات سنگین علیه افرادی مانند “هاروی واینستین”، “کوین اسپیسی” و “لوئیس سی. کی”، شاهد موج جدیدی از توجه به این مسئله هستیم. از تجارب آنها آموختیم که آزار جنسی میتواند قربانیان خود را ویران کند و علاوه بر عواقب روحی روانی، اثرات فیزیکی هم دارد.
پاسخ دادن به سوالات جنسی کودکان یکی از وظایف و مسئولیتهای والدین است که متاسفانه اکثر آنها از صحبت در این رابطه با کودکان خود هراس دارند و یا شانه خاله میکنند. پاسخ دادن به سوالات جنسی کودکان یکی از وظایف و مسئولیتهای والدین است که متاسفانه اکثر آنها از صحبت در این رابطه با کودکان خود هراس دارند و یا شانه خاله میکنند. اغلب خانوادهها وقتی میخواهند به سوالات فرزند خود در رابطه با بلوغ و یا اینکه بچه چگونه به دنیا میآید پاسخ دهند احساس میکنند که زبانشان بند آمده است و یا ناشی و بی تجربه هستند. اما از موضوع نباید فرار کرد و سعی نکنید که موضوع را عوض کنید. والدین با جواب دادن به سوالات جنسی کودکان خود متناسب با سن او میتوانند به پرورش احساسات سالم جنسی کودک کمک کنند. کودکان در چه سنی نسبت به اعضای بدن خود کنجکاو میشوند؟ بچهها از اوایل دوران کودکی علاقمندند تا درباره بدنشان یاد بگیرند و بدانند. آنها متوجه تفاوت بین دختران و پسران میشوند و به صورت طبیعی کنجکاو هستند. خردسالان اغلب وقتی که برهنه هستند آلت تناسلی خود را لمس و دستکاری میکنند مثلا وقتی که در حمام و وان هستند و یا کهنه آنها را عوض میکنید. در این مرحله از رشد آنها شرم و حیایی ندارند. چنین رفتارهایی مانند فعالیتهای جنسی بزرگسالان نیستند و نشانههای طبیعی ای از کنجکاوی هستند. طبق آکادمی اطفال آمریکا این نوع رفتار نباید تنبیه و سرزنش شود. پس وفتی که کودک خردسال شما خودش را لمس میکند شما باید چکار کنید؟ هر خانوادهای براساس ارزشها و میزان راحتی از روش خودش استفاده میکند. اما این را به خاطر داشته باشید که واکنش شما به کنجکاوی فرزندتان این را به او خواهد فهماند که این کارها «قابل قبول» است و یا «شرم آور» است. خردسالانی که سررزنش میشوند و یا مجبور میشوند تا احساس بدی نسبت به این کنجکاوی خود داشته باشند ممکن است توجه خود بر بخشهای خصوصی بدنشان را افزایش دهند و یا احساس شرم کنند.
فهوم خود شکوفایی در نظریههای انسان گرایی و بخصوص نظریه شخصیت مزلو یک مفهوم بنیادی است و می توان گفت نظریه مزلو از مطالعه بر روی افراد خودشکوفا حاصل شده است. افراد خود شکوفا، به وسیله مجموعه جدیدی از نیازها، که مزلو آن را نیازهای بودن، انگیزش بودن یا انگیزش والا می نامد، برانگیخته می شوند. این انگیزه های بودن، ارزش هایی همچون حقیقت، صداقت و راست گویی، زیبایی و خوبی و نیکی هستند که به زندگی افراد خودشکوفا معنا می بخشند. تصویری که مزلو از افراد خودشکوفا ترسیم می نماید، تصویر مثبتی است، افراد خودشکوفا به هیچ وجه به واسطه کمبود و محرومیت برانگیخته نمی شوند بلکه برای رشد و ترقّی و رسیدن به آنچه لایق و زیبنده آن هاست، برانگیخته می شوند. افراد خودشکوفا پیوسته مردم را تحریک می کنند که توانایی هایشان را آزمایش کرده و افق دیدشان را وسعت ببخشند. ویژگیهای افراد خودشکوفا افراد خودشکوفا پذیرای ناشناخته ها و ابهامات هستند. این افراد از اینگونه موضوعات احساس تهدید و ترس نخواهند کرد در عوض آنها را می پذیرند و حتی جذبشان شده و با انها احساس راحتی می کنند. به بیان دیگر افراد خودشکوفا به موضوعات همیشگی نمی چسبند. در این خصوص مزلو به نقل از انیشتن بیان می کند : زیباترین چیزی که می توانیم تجریه کنیم، ابهامات هستند. افراد خودشکوفا خود را با تمام نقایصشان می پذیرند. آن ها خودشان را آنطور که هستند می بینند نه انطور که ترجیح می دهند باشند. افراد خودشکوفایی که سطوح بالایی از پذیرش خود را دارا می باشند، کمتر حالات دفاعی و اقدام به تظاهر خواهند داشت. در نهایت، در این افراد نقایص نه به عنوان کمبود بلکه خصوصیات شخصیتی معمولی دیده خواهند شد. با این وجود و در حالیکه افراد خودشکوفا نقایص غیر قابل تغییر خود را می پذیرند، در مورد کمبودهای قابل جبران و عادات بد خود، شرمسار و متاسف هستند. افراد خودشکوفا از فرآیند لذت می برند و تنها به هدف نمی اندیشند. این افراد به خود امکان لذت بردن از نحوه انجام کارها را می دهند. برای مثال ممکن است در خلال کارهای همیشگی و روزمره شان جایی برای بازی کردن و یا گفتگویی لذت بخش با یک همکار را بگنجانند. با وجود اینکه افراد خودشکوفا ذاتاً از قید و بند و محدودیت ها خود را رها می سازند، به دنبال ایجاد اختلال و آشفتگی نیستند. افراد خودشکوفا انگیزه خود را از پیشرفت کردن به دست می آورند نه از ارضای نیازهای شان. در حالیکه بیشتر افراد در تلاش برای رفع نیازهای اولیه خود می باشند، افراد خودشکوفا تمرکز خود را بر روی رشد شخصیتی شان می گذارند. افراد خودشکوفا اهداف مشخصی دارند. افراد خودشکوفا با موضوعات کوچک آشفته نمی شوند و افرادی مسئله مدار هستند. آنها در عوض بر روی تصویر بزرگتری از هر موضوع تمرکز می نمایند. و از سویی دیگر افراد خودشکوفا معمولاً خود را نسبت به آنچه انجام داده اند، تعریف می کنند. در نتیجه، کارهایشان غالبا مستقل از پاداش های بیرونی است که دریافت می کنند. افراد خودشکوفا متواضع و قدرشناس هستند. افراد خودشکوفا در برابر فرهنگ های غلط مقاومت می کنند. آن ها در برابر فرهنگ های مختلف منفعل نیستند، موضوعات مختلف را می سنجند و در نهایت خودشان تصمیم می گیرند. افراد خودشکوفا آنچه را که خوب می دانند انتخاب کرده و از انجام آنچه که به نظرشان بد است ممانعت می ورزند. افراد خودشکوفا روابط عمیق محدود و در عین حال احساس همدردی با نوع بشر دارند. رفتارهایی که منجر به خودشکوفایی میشوند مزلو به رفتارهایی اشاره میکند که میتواند در رسیدن افراد به خودشکوفایی کمک کننده باشد. از نظر او خودشکوفایی با منفعل بودن بدست نمیآید، بلکه مستلزم نظم ، سخت کوشی و جسارت است. برخی از این رفتارها عبارتند از : تجربه کردن زندگی به شیوه کودکان یعنی مجذوب بودن با همه وجود. آزمودن شیوههای جدید در عوض چسبیدن به راهنمای راحت و امن یعنی جسارت داشتن. در ارزیابی تجربهها بیشتر به ندای احساس (درون) پاسخ دادن یعنی بطور کامل پیرو اکثریت و سنت نبودن. صداقت داشتن یعنی پرهیز از تظاهر به نقش بازی کردن. آمادگی برای تحمل بیاعتنایی دیگران در شرایطی که عقاید شخص با عقاید اکثریت هماهنگ نیست. مسئولیت پذیری یعنی شکسها را به گردن دیگران نیانداختن. سخت کوشی در اجرای تصمیمها. شناخت مکانیسمهای دفاعی خویش و شهامت کنار گذاشتن آنها.