یکی از شرایط لازم جهت دست یابی به سلامت روان، برخورداری از یک نظام ارزشی منسجم می باشد. تاکنون تعاریف متعددی از «سلامت روان» ارائه شده که همگی بر اهمیت تمامیت و یکپارچگی شخصیت تاکید ورزیده اند.
گلدشتاین، سلامت روانی را تعادل بین اعضا و محیط در رسیدن به خود شکوفایی
می داند.چاهن نیز سلامت روانی را وضعیتی از بلوغ روان شناختی تعبیر می کند
که عبارت است از حداکثر اثربخشی و رضایت به دست آمده از تقابل فردی و اجتماعی که شامل احساسات و بازخوردهای مثبت نسبت به خود و دیگران می شود.
در آستانه قرن بیست و یکم، انسان مضطرب، افسرده و بحران زده عصر حاضر، بیش
از هر زمان دیگری خود را درگیر سؤال هایی اساسی می یابد. می توان بر این
نکته تأکید کرد که ارزش ها ،اساس و بنیان یکپارچگی شخصیت سالمند.
در حقیقت، ارزش ها، سازمان دهنده های اصلی اعمال و رفتارهای شخصیت رشدیافته
به شمار می روند و سلامت روان، بی تردید، محصول چنین شخصیتی است.